92/08/15
امروز صبح بعد از 4 روز آوشی رو بردم خونه مادر جون .....
وای آوشی کلی ذوق کرد البته ......
مادر جون و خاله مهیاد و دایی احمد بیشتر
تو این 4 روز تا ساعت 8 شب کلاس داشتم و آوشی هم خونه بابا بزرگش بوده
اینم عکسای امروز
اینجا آوش مهربونم می گفت " مامان عکس بگیر "
اینم یه ژست با ماشینش " کادو روز تولدش بابا محسن خریده "
نوش جان عسلم
اینم ماشینایی که خیلی دوسشون داری
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی