آوشآوش، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره

***قشنگ ترین اتفاق زندگی***

گاله مریم

1392/5/15 8:43
نویسنده : مامان معصوم
352 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز 1392/05/13 من و مامانم رفتیم خونه گاله سهیلا ، رسیدیم اول کوچه به مامانم گفتم " گاله "

مامانم گفت آره عزیز مامان می خوایم بریم خونه خاله

وقتی رسییم خونه خاله .......؟؟؟؟؟؟

گاله مریم " دختر عمه و دوست مامانم " خونه گاله بود .

با گاله مریم کلی کل کل کردم ، جیغ کشیدم و داد زدم .

گاله می خواست منو ببوسه منم بهش اجازه نمی دادم کلی کتکش زدم

وقتی مامانم بهم غذا می داد نمی خوردم ولی از لج گاله مریم

کلی غذا خوردم آخه اگه نمی خوردم گاله مریم همشو می خورد

وقتی گاله مریم رفت خونشون

من از مامانم می پرسیدم " مَیَم " " مَیَم "

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)